به عنوان یک زبانآموز همهی ما در ابتدا تجربهی احساسات یک کودک را داریم که نمیتواند کلمات را خودش بیانکند و برای حفظ جایگاهش در مواجهه با انتقادات تلاش میکند.
ما اغلب باور داریم که انسانهای دیگر ما را قضاوت میکنند، اشتباهات و سختیهایمان احمقانه بنظر میرسند و پیش نرفتن ارتباطاتمان آنطور که امیدواریم یا تا حدودی انتظار داریم، ضعف ما را در ارزشهایمان منعکس میکند. گاها صدایی در سر ما هست که میگوید: دهان خود را باز نکن، تو نادان به نظر میرسی و قسمت ناراحتکننده این است که بیشتر ما تمایل به گوش کردن داریم. حتی بدتر این است که ما این صدا را به افراد دیگر نیز بسط میدهیم و میپنداریم که ما را نقد میکنند. اما حقیقت این است شما هرگز روان نمیشوید اگر دهان باز نکنید و زبانی که میخواهید صحبت کنید را به کار نبرید. این یک هزارتو از شک به خود است و تنها راه عبور از آن و حرکت به سمت جلو و تبدیل شدن به یک سخنور با اعتماد به نفس و ماهر، گسترش دادن جرات خود برای عبور از ترسهایتان است. شما تنها نیستید. ما در این مقاله، آنچه شما برای یادگیری نیاز دارید، را در اختیارتان میگذاریم و فقط برای مبتدیها حرف نمیزنیم. درست است که مبتدیها بسیار حساستر و مستعدتر هستند و مشکلاتشان بسیار دلهرهآورتر و ترسناک تر است، اما سخنوران پیشرفته و متخصصان هم همیشه از این مشکل رنج میبرند. در اینجا ۷ راهکار برای غلبه بر ترس از صحبت کردن و برقراری صحیح ارتباط وجود دارد.

1- بپذیرید که ترسیدن عادی است و شما به شجاعت نیاز دارید تا با آن رو به رو شوید.
“شجاعت عایق مقاوم در برابر ترس است. شجاعت یعنی تسلط بر ترس نه نترسیدن”
ما در اطراف خود راه میرویم با این تصور که سخنورانی که روان صحبت میکنند، احساس ترس ندارند و یک روز ما به اندازه کافی یاد خواهیم گرفت و دیگر از صحبت کردن نخواهیم ترسید. واقعیت این است که سخنگویان پیشرفته و حتی سخنگویان محلی نیز هنگام صحبت کردن و برقراری ارتباط احساس ترس دارند.
ترس واقعیت زندگی است و کسانی که یاد گرفتهاند بر ترس خود غلبه کنند، کسانی هستند که پیروز میشوند.
همانطور که مارک تواین (Mark Twain) نقل میکند: “شجاعت عایق مقاوم در برابر ترس است نه نترسیدن”. تنها چیزی که ترس شما را کاهش میدهد، مواجه شدن با آن است و با انجام این کار شما جرات و اعتماد به نفستان را میسازید و متوجه خواهیدشد هیولایی که برای خودتان خلق کردهاید حقیقی نیست.
شما ممکن است بفهمید که بزرگترین مانع شما، انگلیسی صحبت کردن نیست، بلکه حقیقت این است که شما توسط ترس فلج شدهاید و هرگز یادنگرفتهاید که چگونه با آن روبهرو شوید.
ترس واقعیت زندگی است، نه فقط برای انگلیسی صحبت کردن بلکه برای همه چیز. به عنوان مثال مصاحبههای شغلی، امتحانات، ملاقاتها، کنفرانسها یا صحبت کردن با یک دختر یا پسری زیبا. زندگی از پایان منطقهی آسایش شما شروع میشود، بنابراین کاری که شما میتوانید برای خروج از منطقه آسایش خود و یافتن جرات و گشودن دهان و صحبت کردن انجام دهید، چیست؟ واقعا بهترین چیزی که میتواند اتفاق بیافتد چیست؟ و چه چیزهای مثبتی میتواند و خواهد اتفاق افتاد اگر شما جرات دوباره و دوباره صحبت کردن را داشته باشید.

2- بپذیرید که اشتباهات و سختیها بخش مهمی از یادگیری هستند.
اگر شما میخواهید سرعت پیشرفتتان را بیشتر کنید، باید شکست هایتان نیز زیاد باشند. یک باور غلط دیگری که انگلیسیآموزان دارند این است که فکر میکنند سخنورانی که روان صحبت میکنند اشتباه نمیکنند. حقیقت این است که همهی ما اشتباهاتی داریم حتی سخنوران محلی.آموزندگان انگلیسی نیز اشتباه میکنند اما اشتباهات مبتدیها به مراتب بیشتراست، اما این اشتباهات قسمت طبیعی این پروسهی یادگیری هستند و بهایی است که شما برای گسترش و پیشرفت در روان صحبت کردن میپردازید.
“شما در چیزی در زندگیتان موفق نمیشوید اگر آماده ی اشتباه کردن نباشید”.
دانستن این ممکن است به شما کمک کند که تعداد بسیار بسیار کمی از سخنوران غیر محلی، انگلیسی را عالی صحبت میکنند. شما ممکن است به آنها نگاه کنید و بیاندیشید که خیلی عالی صحبت میکنند، اما بخش عظیمی از اکثریت مردم که زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم یادگرفتهاند، در طول صحبت کردن اشتباهات کوچکی دارند.
مورد مهم دیگری که باید بدانید این است که سخنوران بومی روان صحبت کردن شما را بر اساس اشتباهاتتان قضاوت نمیکنند. آنها روان صحبت کردن شما را بر اساس تواناییتان در برقراری ارتباط و حرف زدنتان با خودشان که وظیفهی حقیقی زبان است، قضاوت میکنند. این به این معنی نیست که شما باید اشتباهات گرامری (دستوری) خود را نادیده بگیرید، اما ترجیحا آنها را به عنوان بخشی از پروسهی یادگیری قبول کنید و از آنها به عنوان فرصتی برای یادگیری بهره ببرید.
اشتباهات دروازه ی کشف شما هستند.

3- تسلط بر فرهنگ روان صحبت کردن و عبارات ماندگار
تعریف ما از فرهنگ روان صحبت این است: فهم و استفادهی موثر از ارتباطات متداول فرهنگی. این یک آگاهی است که فرهنگ در ارتباطات و تضادها فعالیت میکند و توانایی پاسخ دادن موثر به این تفاوتها را دارد. فرقی نمیکند شما یک سخنور مبتدی، متوسط یا پیشرفته باشید. ما اینجا در کافه زبان، یک گروه ساده و عبارات درست فرهنگی را طبقه بندی میکنیم که کمک بزرگی به آموزندگان انگلیسی میکند. یک ایدهی مهم این است که گاهی بررگترین سختی که یادگیرندگان دارند کمبود اطلاعاتشان نیست بلکه واقعیت این است که آنها نمیدانند چگونه ارتباط برقرار کنند وچگونه به تحقیق و بررسی بپردازند و آنچه که نمیدانند فرهنگ انگلیسی زبانان است.

4- انگلیسی را برای خودتان، تبدیل به کاری راحت، سرگرمی و عادات تمرینی روزانهتان کنید.
آموزندگان میدانند که شما باید آنچه که یاد گرفتهاید را در زندگی تان به کار ببرید و تجربههای درستی از یادگیری زبان بسازید. آنها اغلب میدانند که بهترین راه انجام این کار این است که آن را برای خودتان به سرگرمی تبدیل کنید. هرچقدر شما بیشتر با زبان انگلیسی در زندگیتان خو بگیرید، همانقدر در پیدا کردن شجاعت برای غلبه بر ترستان در صحبت کردن راحت تر خواهیدبود.
مشکل ما با متدهای سنتی این است که زبانآموزان، بسیار زیاد بر روی گرامر تمرکز میکنند و تجربه انگلیسی صحبت کردن را نادیده میگیرند. راههایی وجود دارند که میتوانید با بهکارگیری آنها انگلیسی را به بخش سرگرمی و روزمره زندگیتان تبدیل کنید، که کمی از اینها عبارتند از: دیدن فیلم و تلویزیون، گوش دادن به موسیقی که از آن لذت میبرید، گوش دادن به پادکستهایی که انگلیسی آموزش میدهند و ملاقات افراد به صورت حضوری یا آنلاین.
وقتی شما شروع میکنید که به صورت روزمره در زندگی با زبان انگلیسی ارتباط داشته باشید چندین اتفاق رخ میدهد:
واکنش خودکار شما نسبت به ترس، هنگامی که چیزی را نمیدانستید آرام خواهد شد، و شما احساس آرامش خواهید داشت، حتی اگر چیزی متوجه نشوید. بقیهی جنبههای پروسه یادگیری آسانتر خواهند شد، زیرا شما به تدریج به صداها و ریتمهای زبان عادت خواهید کرد. شما در مورد پروسه یادگیریتان بسیار مشتاقتر خواهید شد چراکه کاهایی را انجام میدهید که از آنها در شرایطهای معتبر آموزشی لذت میبرید. یادگیری دستورات زبان آسان تر خواهد شد زیرا با تجربههای آموزش معتبر کامل میشوند.

5- تسلط بر احوالپرسی و خداحافظی
یکی از سریعترین راهحلهای غلبه بر ترس از صحبت کردن، تسلط بر احوال پرسی (سلام) و خداحافظی است. من فقط درباره جمله معروف “حالت چطوره” و جملات ساده یا مشابه آن صحبت نمیکنم. ما از این جملات در برخوردهای حضوری یا حتی برخوردهای آنلاین استفاده میکنیم و حتی اگر شما یک مبتدی آموزشی باشید، یادگرفتنشان به شما کمک خواهد کرد که برای چند لحظه احساس کنترل و راحتی، در ابتدا و انتهای مکالمات خود داشته باشید. اگر شما بخواهید با کسی ارتباط برقرار کنید و تاثیرگذار باشید، بسیار آسانتر است که مکالمه تان را با جرات شروع کنید، نه با درگیرکردن خود با ترس، و اگر شما بدانید چگونه با فردی خداحافظی کنید، قادر خواهیدبود هر مکالمهای را همراه با حس وقار و اعتماد به نفس ترک کنید. که این حس اعتماد به نفس فقط با گذر زمان ساخته خواهد شد. امکان ندارد شما بتوانید در عرض چند روز یا چند هفته به راحتی به زبان انگلیسی مسلط شوید، اما مطمئناً یاد میگیرید که چگونه روان و با اعتماد به نفس در سلام و خداحافظیهای تان ارتباط برقرار کنید.
با استفاده از جملاتی مثل “چه خبر ؟”، “چه خبر است؟”، “شما چطور بوده اید؟” یا “همه چی خوب است؟” قادر به برقراری ارتباط با مردم در حالت طبیعی و دوستانه هستید که این برای اعتماد به نفستان بسیار خوب و مناسب میباشد. با تسلط بر گروههای کوچکی از کلمات پرانرژی و کاربردی برای خداحافظی کردن مثل “مراقب خودت باش”، “روز خوبی داشته باشید”، “خوشحال شدم که شما را دیدم”، “سفر خوبی داشته باشید” و “بعداً میبینمت “ میتوانید هر مکالمهای را به مثبتترین شکل ممکن خاتمه دهید. یکی از بخشهای پرانرژی و سرگرمکنندهی زبان این است که فورا به شما ابزار برقراری ارتباط را تقریباً با هر کسی میدهد وبا تعداد انگشت شماری از عبارات میتوانید هر مکالمهای را با حس وقار و اعتماد به نفس و حتی روان شروع کنید و خاتمه دهید.

6- کسانی را پیدا کنید که شما را در یادگیری حمایت کنند.
اگر شبکهی حمایتی شما برای یادگیری زبان انگلیسی از افرادی ترکیب شده باشد که منتقد و غیر حامی شما باشند، سخت میتوانید که بر ترسهای تان غلبه کنید، زیرا آنها ترسهای شما را بیشتر تقویت میکنند. به عنوان یک آموزندهی زبان انگلیسی شما نیاز دارید کسانی را پیدا کنید که شجاع باشند، شما را حمایت کنند و شما را در آموزش و حتی خطاهایتان تجلیل کنند. من افراد زیادی را دیدم که ادراک تحریف شده ای از توانایی انگلیسی صحبت کردن دارند. این افراد در اطراف مردمانی هستند که آنها را نقد میکنند و به آنها حمایت مورد نیازشان را نمیدهند.
اگر بقیه مردم از شما مسلط تر باشند، غالب اوقات این مورد که نقد و مخالفت آنها با شما است، از کمبود اعتماد به نفس خودشان در زبان انگلیسی میآید. آنها دیگران را نقد میکنند به این دلیل که با زبان انگلیسی خود احساس امنیت نمیکنند و آنها با تایید بر اینکه شما بدتر صحبت میکنید، احساس اعتبار میکنند.
هم چنین این امر بیشتر برای مردمانی اتفاق میافتد که باور دارند روان صحبت کردن صرفاً یک سوال از دستور زبان درست است و باید به طور پیوسته اشتباهات شما را نقد کنند تا زمانی که سوال ضروریتر مکالمه را نادیده بگیرند.
بنابراین چه افرادی را در زندگی برای حمایت کردن در یادگیری انگلیسی نیاز دارید؟ شما نیازمند مردم و اجتماعاتی هستید که شما را به صحبت کردن، استفادهی زیاد از زبان انگلیسی و حتی اشتباه کردن تشویق کنند. آنها به شما کمک خواهند کرد که بفهمید سختیها و نا امیدیها کاملاً طبیعی هستند و تنها راه، سخت کارکردن و فداکردن خود در راه پیشرفت و تبدیل کردن زبان انگلیسی به یکی از علاقههایتان و چیزی که روزانه انجام میدهید است. شما میتوانید مردم را پیدا کنید و به صورت آنلاین با آنها ارتباط برقرار کنید. حتی میتوانید مردم را به صورت حضوری نیزملاقات کنید.

7- ارتقا دادن تمرکز و کنترل احساس توسط فعالیتهایی مثل مدیتیشن
توصیههایی که به شما کمک میکنند بر ترستان غلبه کنید و با شجاعت انگلیسی صحبت کنید این است که تمرکزتان با انجام فعالیتهایی مثل مدیتیشن افزایش دهید.
میبینید که مدیتیشن هر جنبهای از زندگیتان را میتواند ارتقاء دهد و به شما کمک میکند که اعتماد به نفس و جرات روحی خود را در هر کاری که تصمیم دارید انجام دهید گسترش دهید و شما میتوانید نتیجه را با انگلیسی به سرعت ببینید. اگر مغز شما یک ماهیچه باشد، این کار مثل این میماند که مغزتان را به باشگاه ببرید، هرچقدر کنترل ذهن شما قویتر بشود، بیشتر میتوانید کنترل کنید که ذهنتان بر روی چه چیزی متمرکز است و چگونه اطلاعات جدید را پردازش میکند.
تقویت ذهن شما در این راه انعکاس زیادی در هر بخش از زندگیتان دارد: سلامت روحی و اعتماد به نفستان، عملکرد کارتان، انضباط تان، ارتباط تان، تواناییتان در برقراری یک ارتباط خوب، خوشحالی کلیتان، سطح استرستان و همینطور سلامت جسمانیتان.
همانطور که ما بررسی کردیم که چگونه مدیتیشن میتواند انگلیسی شما و همینطور زندگیتان را ارتقا دهد، مدیتیشن، به اعتمادبهنفس و سلامت روحی شما کمک خواهد کرد و به شما جرات میدهد که دهان خود را در مقابل ترس هایتان بگشایید.
از همه مهمتر، مدیتیشن تمرکز شما را بالا میبرد که این امر باعث میشود به صورت طبیعی عملکرد حافظهتان بهتر شود و به شما یک ابزار روانشناسی برای بهتر صحبت کردن را میدهد.
مترجم: سرکار خانم مرضیه مصلحی